زندگینامه روحانی شهید حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمد خراسانی

🔹حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت دامغان

158

زندگینامه روحانی شهید حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمد خراسانی

«محمد خراسانی» فرزند علی اکبر در سال ۱۳۴۷ ه.ش در روستای «خورزان» شهرستان دامغان متولد شد.

پدرش كشاورز بود، دستان پينه بسته او نشان از زحمتي طاقت فرسا براي به بارنشستن دانه‌هاي گندم داشت. مادرش زني ساده و مهربان و صفاي اهل خانه وابسته به شمع وجود او بود. او با محبتي سبز، بذر مهر اهل بيت عليهم السلام را در دل فرزندانش مي‌كاشت و با گريه بر حسين (ع) آن را آبياري مي‌كرد تا روزي شاهد شكوفايي آن باشد .

در چنين خانواده‌اي زمينه رشد و تعالي محمد پيدا شد، او از كودكي فرا گرفت كه دست از دامان اهل بيت عليهم السلام برندارد. در كنار تحصيل ، همواره يار و مددكار پدر بود.

پس از اتمام تحصیلات دوره ابتدایی در سال ۱۳۶۱ش برای سربازی امام زمان عجل الله تعالی فرجه قدم به حوزه علمیه دامغان نهاد و در مدرسه حاج فتحعلی بیک سکنی گزید. با علاقه فراوان جرعه نوش دریای بیکران علوم آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین شد.

سال ۱۳۶۴ش برای ادامه تحصیل به شهر مقدس قم هجرت نمود و مجاور نشین کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله در مدرسه جهانگیر خان رحل اقامت گزید.

چند صباحي از ماندنش در حوزه نگذشته بود كه از جانب كربلا ندايي الهي ، جانش را به شور و شيدايي واداشت و آن نداي «هل من ناصر» پير جماران بود كه رهروان كوي عشق را به بهشت رهنمون مي كرد.

اولین بار در سوم مهر ۱۳۶۳ش به «سردشت» اعزام شد و مدت‌ها در انتظار جذبه وصال از جانب معشوق به سر برد. وی  با ۱۴ ماه حضور در جبهه در قالب شش نوبت اعزام در مناطق عملیاتی: جزایر مجنون ، جاده خندق و در عملیات های بدر و والفجر۸ و کربلای ۵ حضور داشت.

در آخرین مرحله سمت معاون دسته ای را در گردان برعهده گرفت. حسینیه انصارالحسین علیه السلام گردان روح الله هنوز ناله‌های جانسوز این طلبه عارف را به یاد دارد.

شب عملیات غرور آفرین کربلای۵ که حجم آتش دشمن بسیار زیاد بود و نیروها در داخل کانال زمین گیر شده بودند، شهید شیخ محمد خراسانی آرپی‌جی را برداشته و با فریاد «الله اکبر» به طرف چهارلول و دوشکای دشمن شلیک می‌کرد و با صدای تکبیرش ابهت ظاهري دشمن را درهم شكست و به رزمندگان قوت و جرأت داد. سرانجام ، اصابت گلوله‌ای در آن عملیات  در تاریخ ۲۲ دی ۱۳۶۵ش او را به ملکوت پیوند داد.

پیکر مقدسش را در تشییع باشکوهی در شهرستان دامغان و سپس زادگاهش روستای شهید پرور «خورزان» به خاک سپردند تا زیارتگاه عاشقان و عارفان باشد.

این روحانی با بصیرت در وصیت نامه‌اش این گونه خطاب می‌کند:
«به جهان شرق و غرب بگویید اگر خانه و کاشانه‌ام را به آتش بکشید، اگر گلوله‌های شما قلبم را سوراخ کند، آرزوی یک کلمه ضعف و زبونی و آرزوی فروختن دینم را به گور خواهید برد …»

«نام و يادش تا ابد فرياد بلند روزگاران باد.»