کتاب مهدی روح حج

تالیفات طلاب و فضلای دامغانی
37


کتاب مهدی روح حج

✨✨✨✨✨

نویسنده: حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فؤادیان
تاریخ نشر: 1388
ناشر: سبط النبی
قطع کتاب: جیبی
تعداد صفحه: 59

🌼🍀🌼🍀🌼🍀

این نوشتار ضمن بررسی پیوند آغازین و نهایی «حج و ولایت» و «کعبه و امامت» به جلوه هایی از پیوند آن سرزمین مقدس با امامت خصوصا امام علیه السلام اشاراتی بیان شده است که عبارتند از: امامت و بناي كعبه ؛ امام مولود كعبه ؛ امام مطهر كعبه ؛ امام مبلغ حج ؛ آخرين حج و ولايت ؛ عرفه و عرفان ولايت ؛ حج ميعاد با ولايت ؛ تماميت حجّ؛ حضور در حج؛ حج وصال يار؛ ظهور از كعبه ؛ مطاف در دولت يار؛ حرمين و اصلاحات خاتم الأولياء؛ توليت كعبه و اقدامات خاتم الأولياء؛ امام زمان و امنيت حرم.

زندگینامه حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن بهشتی

🔹شاگردان مکتب امام صادق علیه السلام
طلاب وفضلاء دامغانی
372

زندگینامه حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن بهشتی

محمدحسن بهشتی ، سال ۱۳۶۸ش در قم دیده به جهان گشود. پدر وی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ ابراهیم بهشتی از روحانیون رزمنده دامغانی می باشد.
تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در قم به پایان رساند.
سال ۱۳۸۲ش برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه قم و مقدمات را در مدارس علمیه رسالت و اباصالح عج الله تعالی فرجه الشریف سکنی گزید.
مقدمات را در محضر اساتید مکرم حجج اسلام: معرفت، حسینی و رجائی شاگردی کرد.
دروس سطح را از محضر اساتید معظم: صافی گلپایگانی ، عظیمی ، رستم نژاد ، ربانی گلپایگانی و رضانژاد بهره برد.
خارج فقه و اصول را به مدت ۴ سال در درس آیت الله احمد عابدی شرکت نمود.

دوره کارشناسی ارشد رشته مذاهب اسلامی را در سال ۱۳۹۳ش در دانشگاه ادیان و مذاهب قم به پایان رسانید.

⬅️سوابق پژوهشی
۱. تدوین پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع《بررسی و نقد آرای کلامی سفر الحوالی》و دفاع آن در سال ۱۳۹۳ش؛
۲. تدوین پایان نامه سطح سه حوزه با عنوان «افکار عبدالله عزام؛ بررسی و نقد»؛ در حال نگارش؛
۳. نگارش کتاب مذاهب اسلامی در ایران با همکاری دیگر نویسندگان؛ در حال طی مراحل نهایی جهت چاپ؛
۴. نویسنده همکار در کتاب اطلس داعش؛ در حال نگارش.

⬅️سوابق تبلیغی
این روحانی ازسال ۱۳۸۸ش تاکنون در ایام تبلیغی ماه مبارک رمضان و محرم در استان های: هرمزگان، خوزستان و کرمانشاه به تبیین احکام و معارف اسلامی پرداخته است.

⬅️فعالیت ها و مسولیت ها
۱. عضویت در بسیج از سال ۱۳۸۲ش در پایگاه بسیج مدارس علمیه رسالت و اباصالح(عج) ، گردان یکم امام علی علیه السلام قم؛
۲. معاون فرهنگی گردان یکم امام علی علیه السلام تیپ ۸۳ امام صادق علیه السلام سال ۱۳۹۹ش؛
۳. دبیر گروه وهابیت دفتر مقابله با فرق انحرافی و عرفان های نوپدید دینی دفتر تبلیغات اسلامی قم از سال ۱۳۹۰ش به مدت یکسال؛
۴. همکاری با دبیرخانه مدارس علوم دینی اهل سنت در قم از سال ۱۳۸۹ش به مدت دو سال؛
۵. مدیر انتشارات موسسه وهابیت شناسی آیت الله العظمی مکارم شیرازی از سال ۱۳۹۱ش به مدت دو سال؛
۶. مدیر مسئول انتشارات رهپویان اندیشه قم از سال ۱۳۹۴ش به مدت چهار سال؛
۷. چاپ و نشر کتب موسسه مطالعات بنیان دینی طی چند سال بر علیه داعش و جریان های تکفیری از سال ۱۳۹۰ش به مدت ۸ سال؛
۸ . دبیرگروه تبارشناسی جریان های افراطی و تکفیری در کمیته علمی کنگره جهانی جریان های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام از سال ۱۳۹۳ش به مدت ۹ ماه؛
۹. همکاری اجرایی در برگزاری همایش بین المللی《خطر جریان های تکفیری در دنیای امروز و مسئولیت علمای اسلام》در سال ۱۳۹۴ش.

ایشان درحال حاضر ساکن قم بوده و علاوه بر تحصیل علوم حوزوی، پژوهشگر موسسه مطالعات بنیان دینی قم نیز می باشد.

کتاب برادرم ابوالفضل( مجموعه خاطرات حجت الاسلام لطف الله خراسانی)

تالیفات طلاب و فضلای دامغانی
36

کتاب برادرم ابوالفضل( مجموعه خاطرات حجت الاسلام لطف الله خراسانی)
✨✨✨✨✨✨✨

ناشر: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس
تاریخ نشر: 1399
قطع کتاب: رقعی
تعداد صفحه: 127

🌼🍀🌼🌼🍀🌼🍀🌼🍀

این کتاب مصاحبه با حجت الاسلام لطف الله خراسانی از ابتدای جنگ تا پایان جنگ تحمیلی 8 ساله هست
در ابتدای این کتاب به دوران مبارزاتی قبل از انقلاب هم پرداخته شده است.
دو واقعه انقلاب و جنگ تحمیلی در ایران که با فاصله کمی رخ داد، هم در اثر تحول ایجاد و هم تحول آفرین بود. این دو واقعه فرصتی شد تا جنبه های درونی شخصیت اکثریت مردم ظهور و بروز پیدا کند. از جمله اقشاری که شخصیت تأثیرگذار خود را به خوبی به منصه ظهور گذاشتند قشر روحانی بود، چرا که پرچم دار بزرگ این انقلاب مردی از همین تبار و قشر بود.
آقای محمد مهدی عبدالله زاده در این کتاب مجموعه ای از خاطرات حجت الاسلام لطف الله خراسانی را با مصاحبه با او جمع آوری و در قالب کتاب به چاپ رسانده است.

زندگینامه حجت الاسلام والمسلمین محمد حسین صانعیان

🔹شاگردان مکتب امام صادق علیه السلام
طلاب وفضلاء دامغانی
371

زندگینامه حجت الاسلام والمسلمین محمد حسین صانعیان

محمدحسین صانعیان فرزند اسماعیل ، سال ۱۳۶۹ش در دامغان دیده به جهان گشود. پدر وی از رزمندگان و جانبازان دامغانی دوران ۸ سال دفاع مقدس می باشد.

تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در دامغان به پایان رسانید.
سال ۱۳۸۳ش برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه دامغان و در مدرسه علمیه حاج فتحعلی بیک سکنی گزید.
مقدمات را در محضر اساتید مکرم حجج اسلام: حاج شیخ محمد ترابی ، حاج شیخ احمد فوادیان ، سید محمد حسین حسینی ، شیخ محمد حسن رستمیان ، شیخ محمد علی آذری ، شیخ مرتضی دربانی ، شیخ علی بوغیری و شیخ جواد خواجه زاده شاگردی کرد.
سال ۱۳۹۰ش برای ادامه تحصیل به شهر مقدس قم هجرت نمود و مجاور نشین مضجع نورانی کریمه اهل بیت سلام الله علیها شد.

دروس سطح را از محضر اساتید معظم: محمد باقری شاهرودی ، حسین باقری شاهرودی ، سید حسین حسینی قمی ، حسینی اراکی ، کاشانی و مرحوم ترابی شهرضایی بهره مند شد.
خارج فقه واصول را نیز به مدت ۲ سال در درس حضرت حجت الاسلام والمسلمین سید مجتبی حسینی خامنه ای شرکت نمود.
تفسیر قرآن کریم و اخلاق را از محضر آیت الله العظمی جوادی آملی کسب فیض نمود.

⬅️سوابق تدریس
صرف و نحو مقدماتی را در مدرسه علمیه حاج فتحعلی بیک دامغان از سال ۱۳۸۶ش به مدت یکسال تدریس نموده است.

⬅️سوابق پژوهشی
۱. درحال تدوین پایان نامه سطح سه حوزه علمیه باموضوع 《علل ناهنجاریهای تربیت فرزندان در خانواده های مذهبی》؛
۲. تدوین مقاله ای با موضوع《 کارت اعتباری》.

⬅️سوابق تبلیغی
این روحانی فاضل از سال ۱۳۹۱ش تاکنون در ایام تبلیغی ماه مبارک رمضان و محرم در شهرهای: سربیشه و دامغان به تبیین احکام و معارف اسلامی پرداخته است.

⬅️فعالیت ها و مسولیت ها
۱. عضویت در بسیج ازسال ۱۳۸۰ش در پایگاه مسجدبلال دامغان ، پایگاه بسیج ولایت دامغان و پایگاه صادقیه دامغان؛
۲. گذراندن دوره موضوع شناسی فقه مصالح پولی زیر نظر مرکز موضوع شناسی احکام استاد فلاح زاده قم؛
۳. همکاری تبلیغی با موسسه حرف اول دامغان از سال ۱۳۸۸ش تاکنون؛
۴. مسئول آموزش کانون فرهنگی هنری شهید علم الهدی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم از سال ۱۳۹۴ش به مدت دو سال؛
۵ . امام جماعت مجتمع تجاری شمسه قم سال ۱۳۹۹ش.

ایشان درحال حاضر ساکن قم بوده و علاوه بر تحصیل در دروس خارج فقه واصول و تدوین پایان نامه سطح سه ، دانشجوی دوره تخصصی رشته مشاوره و روانشناسی اسلامی از مرکز تخصصی امام خمینی(ره) قم می باشد.

کتاب بر کدامین مصیبت باید گریست

تالیفات طلاب و فضلای دامغانی
35

کتاب بر کدامین مصیبت باید گریست
✨✨✨✨✨✨✨

نویسنده: حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدتقی قادری
موضوع: واقعه کربلا
تعداد صفحات: 432
قطع کتاب: وزیری
ناشر: انتشارات نصایح سال: 1389
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀
این اثر، گزارش تحلیلی از حادثه عاشورا و وقایع مرتبط با آن است که با رویکردی آموزشی نگاشته شده است.
نویسنده محترم به ارایه سی گزارش درباره موضوع پرداخته و بر مبنای پژوهش های تاریخی سعی در تحلیل آن ها داشته است. در مورد هر یک از وقایع ابتدا واقعه مورد نظر بیان شده و سپس، پرسش ها و پاسخ هایی تحلیلی از آن ارایه گردیده است. در تدوین وقایع، از منابع نزدیک به عاشورا همچون مقتل ابومخنف استفاده شده و در تحلیل آن، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از آثار محققان معاصر استفاده گردیده است.

زندگینامه طلبه محترم محمود حامدی

🔹شاگردان مکتب امام صادق علیه السلام
طلاب وفضلاء دامغانی
370

زندگینامه طلبه محترم محمود حامدی

محمود حامدی فرزند حمید ، سال ۱۳۶۹ش در دامغان دیده به جهان گشود.

تحصیلات ابتدایی را در شهرسازی ، راهنمایی و دبیرستان را در دامغان به پایان رسانده و دیپلم ریاضی فیزیک را در سال ۱۳۸۸ش اخذ نمود.
.
سال ۱۳۸۸ش برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه دامغان و در مدرسه علمیه حاج فتحعلی بیک سکنی گزید.
مقدمات را در محضراساتید مکرم حجج اسلام: حاج سید محمود ترابی ، حاج شیخ احمد فوادیان ، شیخ محمد علی آذری ، سید محمد حسین حسینی ، شیخ مرتضی دربانی ، شیخ علی بوغیری ، شیخ جواد خواجه زاده ، شیخ علی هفت تنی ، شیخ هبه الله فوادیان و شیخ ماشالله معمارزاده شاگردی کرد.

سال ۱۳۹۴ش برای بهره مندی از اقیانوس بی کران علوم آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین به شهر مقدس قم هجرت نمود و در جوار حرم نورانی عمه جان امام زمان عجل الله فرجه الشریف حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها سکنی گزید.
دروس سطح را از محضر اساتید معظم: آخوندی یزدی ، فلاحیان ، کریم خانی ، اسلامی فر ، سید علی موسوی ، غفاری ، داوود اسدی و غلامی بهره مند شد.
دروس خصوصی مبانی انقلاب را به مدت دو سال زیر نظر استاد خواجوی گذراند.
درس اخلاق را از محضر استاد معظم شیخ محمد علی آذری در دامغان و استاد صالحی نژاد در قم کسب فیض نمود.

دوره کارشناسی رشته معارف اسلامی و علوم قرآنی را در سال ۱۳۹۹ش در موسسه پژوهشی امام خمینی(ره) قم به پایان رسانید.

این طلبه گرانقدر ازسال ۱۳۹۵ش تا کنون در ایام تبلیغی ماه مبارک رمضان و محرم در شهرستان بجنورد به تبیین احکام و معارف اسلامی پرداخته است.

ایشان درحال حاضر ساکن قم بوده و به تحصیل دروس سطح مشغول می باشد.

کتاب مقتل امام حسین علیه السلام

تألیفات طلاب و فضلای دامغانی
34

کتاب مقتل امام حسین علیه السلام
✨✨✨✨✨✨✨

نویسنده: محمدعلی گیلان (دیباجی)
موضوع: واقعه کربلا، مقتل نویسی
تعداد صفحات: 352
قطع کتاب: رقعی
سال چاپ: 1398

🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀

این کتاب، پژوهشی است که به صورت مستند از منابع کهن شیعه و سنی تا سال 700 ه.ق به بررسی حوادث روز عاشورا و وقایع حمل رأس کریمه امام حسین علیه السلام، پرداخته است.
هدف نویسنده از این پژوهش، تجمیع تمام نقل های مشهور و غیرمشهور و مقابله با تحریف در روضه خوانی است.

بهره نبردن از منابع اصلی و اهمال در آن، روشن نبودن حد و مرز شفاهیات، افراط و تفریط، غلو و اغراق برخی از مداحان و روضه خوانان در طول زمان در عزاداری سیدالشهداء علیه السلام از آسیب های جدی فرهنگ عاشوراست که شکوه عاشورا را تضعیف و آن را دچار آفت می کند و حال آنکه عاشورا حماسه جاودان است.

زندگینامه طلبه مجاهد شهيد سيد علي اصغر موسوي

حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت دامغان

186

زندگینامه طلبه مجاهد شهيد سيد علي اصغر موسوي

اگر نشان از هبوط به عالم خاك سید علی اصغر بپرسي، در روستاي علیان دامغان در سال ۱۳۴۶ش چشم به دنيا گشود.

سيد علي اصغر در خانواده‌اي تربيت شد كه منوّر به نور معنویت بود، پدرش مرحوم سید ابوطالب بود که با زندگي ساده و دلي پر از مهرباني وصفا، دلهاي مردم به خانه‌اش گره خورده بود. بعد از مدتي از روستا به دامغان مهاجرت كردند.

پس از اتمام سال پنجم ابتدايي، با انديشه اي برگرفته از معرفت عاشقانه به امام زمان (عج) ، راهي حوزه علميه شد و در مدرسه«حاج فتحعلي بيك» دامغان حجره نشین شد.

به مولوي بگوييد كه بازار شمس تعطيل شد چرا كه شمس جمال خميني از مشرق لاهوت طلوع كرد و به كرشمه‌اي نشان از همه ، بي‌پروا برد ؛ باغباني كه در باغش فقط لاله كاشت. شهيد سید علي اصغر موسوي آن دلداده‌اي بود كه شعاع خورشيد جماران بر دلش نشست و او را در سودايي به زيارت جمال دوست برد.

او سعي مي‌كرد كه سهمي در انقلاب داشته باشد و در زمره السابقون قرار گيرد، چرا كه آنان مقرب درگاه الهي هستند. لذا با پخش اعلاميه و شركت در تظاهرات، دين خويش را به انقلاب ادا مي‌كرد.

دروس مقدمات را از محضر اساتید عظام آن حوزه وزین حضرات آیات و حجج اسلام: مرحوم حاج سید مسیح شاهچراغی ، حاج شیخ محمد ترابی ، حاج سید محمود ترابی و … بهر برد.

هر روز نواي شور و عشق حسيني در دلش بيشتر مي‌شد و انگار اين صداي «هل من ناصر» حسين است كه از بلندگوهاي مناره مسجد پخش مي‌شود.

دل رميده او تاب ماندن نداشت و با اين كه سن و سالي نداشت، راهي جبهه شد. او به كردستان اعزام شد تا رنگ نفاق را بزدايد.
در آخرين بار كه‌‌ براي ديدن خانواده‌ به ‌دامغان آمده بود، قبل از رفتنش عكسي به مادرش داده بود و گفته بود: «مادر جان! اگر اين بار بروم ديگر برنمي‌گردم و شهيد مي‌شوم. هنگامی که خبر شهادتم را شنيدي و به ياد من افتادي اين‌عكس را نگاه كن و اگر خواستي اشك بريزي، با صداي بلند به ياد علي اصغر امام حسين علیه السلام گريه كن.

سه ماه در جبهه بود و در انتظاري شيرين ، قرعه وصال را به نامش زدند و در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۳ش در ارتفاعات آلوت منطقه بانه بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد و بهشت برين را با همه زيبايي هايش به نظاره نشست.

پيكر مقدسش بر روي دستان امت حزب الله دامغان، نمادي از سپاسگزاري از مقام شامخ شهيد و ارج نهادن به ايثار خانواده شهدا بود، چرا كه امام عزيزمان فرمودند: «خانواده شهدا چشم و چراغ اين مملكتند»

روحش در فردوس اعلي ميهمان ملائك بود و تنش در فردوس رضاي دامغان به يادگار ماند تا التيامي براي روح خسته‌مان و شفايي براي دل دردمندمان باشد چرا كه بعد از شهدا ما اسيران دام خراب آباد دنيا شده ايم.

چرا خندان نباشد كه وجه ساقي را به نظاره نشسته و درهواي پاك ملكوت، همانجايي كه دارالقرار عارفان است، در جمع مستان ، ذكر «ياهو» مي‌زند و در شادي وصالشان قهقهه مستانه سر‌مي‌دهد ، هماناني كه بال پروازشان پران‌تر از جبرئيل است.

«ستاره نام و يادش در آسمان پاكي ها تا ابد درخشنده باد.»

زندگینامه طلبه مجاهد شهيد اسماعيل محمد هاشمي

حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت دامغان

200

زندگینامه طلبه مجاهد شهيد اسماعيل محمد هاشمي

نگار من ، آن هنگام كه در بازار عشق به كرشمه نشست، زيبا رخ جمالش را فرهادها بر بيستون جان حك كردند و در جبهه بازار عشق ، فرزندان برگزيده آدم در قرن ۱۵ هجري ، راز «اني اعلم ما لاتعلمون» را آشكار نمودند.
همانان كه از جنس خاك بودند، سر بر افلاك نهادند. آنان به رسم شيدايان كوي دوست، شربت وصال را سركشيدند و در خون خود رقصيدند.

طلبه شهيد اسماعيل محمد هاشمي، آن شوريده دلي است كه در مسلخ گاه عشق ، قدم در وادي تسليم نهاد و نغمه شيرين «قالوا بلي» را – كه عهد ديرين او با معبودش بود – با نثار جان لبيك گفت.

او به سال ۱۳۴۹ش در روستايي از توابع گرگان پاي به عرصه وجود نهاد و فضاي خانه را معطر به عطر حضور خويش و دود اسپند و صلوات نمود. خرمي دلش را از هواي با طراوت و سرسبز گرگان به ارث برد، چند سال بعد خانواده به زادگاه اصلی خود روستاي «حداده» از توابع دامغان نقل مكان كردند.

تحصيلات ابتدايي را در«حداده» به پايان رساند و دوران سراسر نشاط نوجواني را در يكي از مدارس شاهرود سپري كرد. يوسف فاطمه (عج) كمند صيد انداخت و اسماعيل نيز در دام عشق او گرفتار شد.

او سرخوش از دلدادگي بود، چرا كه خويش را در شمار خريداران يوسف فاطمه (س) مي‌ديد. در سال ۱۳۶۵ش برای سربازی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وارد حوزه علمیه دامغان و در مدرسه حاج فتحعلی بیک حجره نشین شد.

دروس حوزه را از محضر اساتید عظام گرانقدر: حاج شیخ محمد ترابی ، حاج سید محمود ترابی ، حاج شیخ غلامعلی نعیم آبادی ، حاج شیخ احمد فوادیان و… کسب فیض نمود.

آن هنگام كه وظيفه را در درس و بحث مي‌ديد ، به درس و بحث مشغول شد و با نشاط ، به اين وظيفه الهي خود پرداخت و آن هنگام كه نداي آسماني پير جماران ، بانگ الرحيل سر داد و خيل مشتاقان لقاي حضرت دوست را به جبهه فراخواند ، او نيز با قافلة عشق در تاريخ ۲۱ بهمن ۱۳۶۵ش به وادي مقدس جبهه گام نهاد و طی ۵ مرحله به مدت بیش از ۱۰ ماه حضور در مناطق عملیاتی جاده خندق ، جزیره مجنون و در عمليات هاي: تک مجنون ، نصر۸ ، بیت المقدس ۳ ، بیت المقدس ۶ و مرصاد شركت كرد.

در جبهه بسيار شوخ طبع بود و چرا خوش‌دل نباشد كه يار او را پسنديده است. در نماز ، به كرشمه با معبود مي‌نشست و قيام و قعودش تبلوري از بندگي خالصانه اش بود. بلنديهاي شيخ محمد در كردستان عراق هنوز خاطرات رشادت‌هاي او را بر سينه دارد. و اي كاش ما را گوشي بود تا با ارتفاعات تنگه چهارزبر به نجوا مي‌نشستيم و از فداكاري‌ها و ايثارهاي اين شهيد، جانمان را به يادش صفا مي‌بخشيديم.

در آن شب تاريك و ظلماني، آن هنگام كه منافقين كوردل بر روي مركب‌هاي هوا و هوس نشستند و چنگالهايشان را تيز كردند تا مملكتمان را چپاول كنند، بسيجيان مخلص گردان قمر بنی هاشم علیه السلام دامغان مانند شهيد محمدهاشمي سينه سپر كردند، جان خويش را به وديعت نهادند تا اين كشور و انقلاب پايدار بماند.

و آخرين برگ از تقويم عمر او در تاريخ ۴ مردادماه ۱۳۶۷ش در صبحگاهي با اصابت گلوله‌اي از سوي منافقين ورق خورد و جرعه نوش جام وصال از دست امير قافله عشق شد تا خود را ساكن ملكوت اعلي نمايد،‌ همانجايي كه بزم محبان خداست.

پيكر پاك و مطهرش ،‌ پس از تشييع بر روي دستان ياس هاي مهرباني در مزار روستاي «حداده » دامغان به خاك سپرده شد.

« روحش شاد و راهش پر رهرو باد.»

زندگینامه روحانی مجاهد شهيد شیخ ابوالفضل خراساني

حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت دامغان

207

زندگینامه روحانی مجاهد شهيد شیخ ابوالفضل خراساني

در دل كوير تف ديده و بادهاي سوزان ، مردي از مردان خدا در يكي از روستای خورزان دامغان چشم به جهان گشود. او را ابوالفضل ناميدند تا در آن كوير خشك ،‌يادآور سقاي تشنه لبان كودكان حسين (ع) باشد و از ساربان كاروان ‌عشق، معرفت به ارث ببرد.

روحاني شهيد ابوالفضل خراساني فرزند مرحوم حاج غلامحسن به سال ۱۳۴۸ش غنچة وجودش شكفته شد و در دامن باغباني مهربان، كام عطشناك را با مهر حسين (ع) سيراب كرد. سختيهاي كوير از او رادمردي استوار ساخته بود و تند باد حوادث و مشكلات قامت همچو سروش را به لرزه در نمي‌آورد.

تحصيلات ابتدايي را با شوق كودكانه در همان روستا به پايان رساند. با پیروزی انقلاب اسلامی، ابوالفضل که سنّ کمی داشت در گروههای سرود مسجد روستای خورزان به عنوان تک‌خوان گروه شرکت می‌کرد و در جلسات قرائت قرآن نیز حضور داشت.

با شور و شوق نوجواني، تحصیلات دوره راهنمایی را در مدرسه‌ علامه طباطبائی روستای فرات که حدوداً ۵ کیلومتر با روستای خورزان فاصله داشت به پایان رسانید.

سپس ردپاي سوار سبز پوش عشق، جاده‌اي تا افق بي‌انتهاي عشق بازي با حضرت دوست را برايش نشان داد و او را به وادي حوزه كشاند . او طلبه شد تا رايحه حضور مولايش را بيشتر استشمام كند.

در سال ۱۳۶۲ش وارد حوزه علمیه دامغان و در مدرسه حاج فتحعلی بیک حجره نشین شد. دروس مقدمات را از محضر اساتید عظام: مرحوم حاج سید مسیح شاهچراغی ، حاج شیخ محمد ترابی ، مرحوم قادری و حاج شیخ یدالله خراسانی بهر برد.

در سال ۱۳۶۴ش برای ادامه تحصیل به شهر مقدس قم هجرت نمود و مجاور نشین کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها شد و در مدارس علميه رضويه و علي بن ابي‌طالب عليه السلام جان خويش را از سبوي معرفت اهل بيت (ع) سيراب ساخت.

شوق و شور وصف ناپذيري درزندگي طلبگي داشت. اخلاق نيكش ديگران را مشتاق مي‌كرد تا در زمره سربازان امام زمان (عج) قرار گيرند. اهل مزاح و شوخي بود، به طوري كه در هر مجلسي مي‌نشست، مجلس را سرشار از سرور مي‌كرد.

جبهه دانشگاه عظيم انسان سازي بود و او قدم در اين وادي سراسر نور و حماسه نهاد ، قيل و قال مدرسه را رها كرد تا با جهاد اصغر در ميدان نبرد و جهاد اكبر با نفس خويش ، خود را به خيمه گاه پاكان عالم ، نزديك‌تر كند . با اين كه سنش كم بود، اما روحي به وسعت افلاك داشت. او در قالب عالم خاكي نمي‌گنجيد، لذا با زيركي خاصي توانست بر قلبها چيره شود و در صف راهيان نور در تابستان سال ۱۳۶۴ش در تيپ امام رضا(ع)، گردان موسي بن جعفر (ع) قريب به سه ماه مستقر شود.

وی به مدت ۱۰ ماه در مناطق عملیاتی جاده خندق ، خرمشهر ، مریوان و شلمچه فیض حضور داشته است. آخرين باري كه به جبهه رفت ، در تيپ ۱۲ قائم(عج) و در گردان روح الله و گروهان شهيد بهشتي بعنوان آرپیچی زن بود. در عمليات كربلاي ۴ شركت كرد و آن هنگام كه عمليات لو رفت و آنها را به عقب كشاندند، غم و حزن عجيبي در دل او نشست.

بعد از آن عمليات، حالات شهيد تغيير كرد. تمام دغدغه‌اش اين بود كه چه زماني شهيد مي‌شود؟
و به راستي حسينيه انصار الحسين(ع) ، شاهد راز و نيازها و گريه‌هاي اين شهيد عزيز بود و براي هميشه تاريخ در سينه‌اش به يادگار خواهد داشت.

سرانجام درعمليات ظفرمند كربلاي ۵ توفيق رفيقش شد و بارقه الهي به جانش نشست و درشب عمليات به تاريخ ۲۲ دیماه ۱۳۶۵ش در سرزمين گرم شلمچه با اصابت تركشي شهد شيرين شهادت را نوشيد.

جان به جانان سپرد و تن را يادگاري سبز براي ما نهاد تا در هر عصر پنج شنبه به مزارش در روستاي «خورزان» دامغان رويم و كوير وجودمان را از باران حضورش و نسيم پرمهرش سيراب كنيم.

« ياد و نامش در باغ سينه‌هاي عاشق همواره سبز باد »