زندگينامه روحانی مجاهد اب الشهید مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سيد احمد ناصريان

🔹 حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت دامغان

188

زندگينامه روحانی مجاهد اب الشهید مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سيد احمد ناصريان

سيداحمد ناصريان فرزند مرحوم سيدرضا ، سال ۱۳۱۰ش در روستای عباس آباد دامغان متولد گرديد. مدتی بعد خانواده ایشان ساکن روستای عبدیای دامغان شدند.

بعد از تحصيلات اوليه در دبستان، برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه علميه دامغان شد و مدتي بعد راهي شهرستان بهشهر مازندران شده و در حوزه علميه كوهستان نزد عالم وارسته مرحوم آيت الله كوهستاني به تحصيل علوم و معارف عاليه پرداخت.

وی ضمن اشتغال به تحصيل ، در نشر و تبليغ معارف اسلامي و سخنراني در مساجد، مجالس ، منازل ، تعليم احكام و قرآن به مردم كوشا بودند.

در سال ۱۳۲۸ش پس از ازدواج به دامغان باز می گردد و علاوه بر روستاهاي دامغان در شهرهاي مختلف مازندران نيز در امور تبليغي و مجالس مذهبي فعاليت داشتند و گاهی نیز در همان روستای عبدیا فعالیت کشاورزی می نمود.

حجت الاسلام والمسلمین ناصریان در سال ۱۳۴۹ش به تهران مهاجرت مي نمايند. در تهران نيز در هيئتهاي مذهبي و مجالس خانگي در اغلب مناطق تهران مراسم روضه، مرثيه و مولودي خاندان عصمت و طهارت را برگزار می نمود.

این روحانی مجاهد بعد از انقلاب اسلامي در مهديه تهران در جلسات درس مرحوم آيت الله عرفاني، مرحوم آيت الله ايرواني، آيت الله مجتهد شبستري و آيت الله اشرف خلخالي حضور داشتند.

سخنرانی و حمایت از نهضت انقلاب اسلامي و نظریه ولایت فقیه ، در جلسات و محافل از مواضع سیاسی ایشان می باشد.

پسر ارشد ایشان شهید سیدمحمدرضا دوره ابتدایی را در دامغان و دوره دبیرستان را در تهران سپری نموده و از فعالان پرشور و با بینش مکتبی در دوره انقلاب اسلامی بودند.

سال ۱۳۵۷ش، دانشجوی جامعه شناسی دانشگاه تهران بود. پس از پیروزی انقلاب، از دانشجویان پیرو خط امام و در جریان تسخیر لانۀ جاسوسی، نقش موثری داشت.

این شهید عزیز ، معلم و مدیر مدرسه بود و به عنوان بسیجی به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شد و در ۲۴ فروردین سال ۱۳۶۲ش در عملیات والفجر ۱ در منطقه فکه به فیض عظمای شهادت نائل آمد.

شهادت سيدمحمدرضا نه تنها خللي در عزم و اراده این روحانی مجاهد بوجود نمی آورد بلکه او راسخ تر و محکم تر از قبل به دفاع از انقلاب اسلامی و ولایت می پردازد.

اخلاص ، گفتار شيرين ، معاشرت گرم و صميمي وی موجب جذب مردم به ایشان بوده و مردم در مشكلات خود از او دعاي خير طلب می نمودند و با عنايت خداي تعالي حاجت‌ روا مي شدند.

مرحوم حجت الاسلام والمسلمین ناصریان در ۲۹ آبان ۱۳۸۹ش دار فانی را وداع گفت و در قطعه ویژه والدین شهدا در بهشت زهرا (س) تهران به خاک سپرده شد.

زندگینامه ابوالشهید حاج شیخ محمدصادق صرفی

حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت دامغان

78

زندگینامه ابوالشهید حاج شیخ محمدصادق صرفی

محمد صادق صرفی فرزند حاج شیخ علی اکبر متولد سال 1299 هجری شمسی در روستای عبدیاء از توابع شهرستان دامغان در خانواده‌ای روحانی متولّد شد. یکسال بعد همراه خانواده به وطن اصلیشان ، روستای شریف‌آباد دامغان مهاجرت نمود.

زبان فارسی و قرائت قرآن را نزد پدر آموخت و دوران نوجوانی را نزد عموی بزرگوارش ، مرحوم حاج شیخ ملاّ علی‌اصغر که از روحانیت برجسته آن دیار بود به تحقیق و تحصیل علوم دینی پرداخت.

با فوت پدر در دوران جوانی همزمان با تحصیل علوم دینی مسئولیت برادران و خواهران خود را نیز عهده دار گردید و در کنار تبلیغ دینی و تحصیل مجبور به کار و تلاش نیز گردید.

پس از مهاجرت به شهر دامغان در سال ۱۳۳۰ شمسی ، مدتی نیز برای فراگیری شغل ساعت‌سازی به تهران رفت و کم‌کم در شهر به صرفی ساعت‌ساز معروف شده و جزو معتمدین گردید.

در عین حال هرگز از رسالت طلبگی خود غافل نگردید و علاوه بر اعزام به مناطق شمالی کشور از جمله شهرستان گرگان در ماههای مبارک رمضان و محرم ، در دامغان نیز به تشکیل هیئت قرائت قرآن همت گمارد که ثمره آن پس از پنجاه و پنج سال هنوز باقیست و آن جلسات قرانی همچنان ادامه دارد.

در پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، به طور فعّال در فعالیتهای سیاسی شرکت داشت و بعد از به ثمر نشستن انقلاب اسلامی علاوه بر دفاع از جایگاه ولایت و رهبری ، با اعزام فرزندان خود به جبهه ها حق خود را به انقلاب ادا کرد و در نهایت با شهادت فرزند برومندش شیخ حسن صرفی در عملیات کربلای ۵ نام خود را در دفتر پدران شهید به ثبت رساند.

فرزندش حاج علی صرفی نیز در دفاع مقدس به مقام جانبازی نائل شد و سرانجام در حادثه منا به شهادت رسید.

سرانجام دفتر زندگی این یار انقلاب و رهبری بر اثر کهولت سن در خرداد 1389 بسته شد و روحش در جوار فرزند شهیدش ماوا گرفت.

زندگینامه ابوالشهید شیخ احمد موقنییان

حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت دامغان

114

زندگینامه ابوالشهید شیخ احمد موقنییان

احمد موقنییان فرزند ملا شعبان، سال ۱۳۰۲ش در خانواده ای مذهبی در کلاته دامغان دیده به جهان گشود.

دوره ی ابتدایی را درروستای کلاته گذراند. هوش سرشار وی باعث می شد که معلم اکثر اوقات کلاس و مدرسه را به او واگذار کند و او نیز از عهده ی کار بخوبی بر می آمد. در یادگیری علوم مذهبی واطلاعات قرانی بسیار کوشا و در محضر پدر در این خصوص شاگردی نمود ؛ هر مطلب را فقط با یکبار شنیدن یا خواندن کاملا حفظ می شد ، علاوه بر آن از کتب دینی و سخنرانی خطبای شهیر همانند آیات عظام: نصیری ، مشکینی ، دستغیب و… بهره مند می شد.

در آن زمان تعداد روحانی خیلی کم بود ، مردم برای انجام کارهای دینی به ایشان که منحصر به فرد در توانایی انجام این امور بودند مراجعه می کردند.

بیان احکام ، آموزش قرآن ، مداحی و اجرای تعزیه از اول جوانی از جمله فعالیتهای ایشان در منطقه به حساب می آید. از آنجا که صادق و امین مردم بود کارهای اسنادی محل هم با ایشان بود.

آشنایی ایشان به احکام و معارف اسلامی و اعتماد مردم روستا به وی از یک طرف و نیاز روستای کلاته به یک ملای محلی که نیاز مردم را به مسائل دینی و شرعی برطرف نماید از طرف دیگر باعث شد در سال ۱۳۴۸ش با تقاضای مردم ملبس به لباس روحانیت شود. ایشان با پذیرش آن ، فعالیت خویش را در جهت نشر معارف اسلام ناب آغاز نمود و با اقامه نماز جماعت، بیان احکام و روضه خوانی ، اقامه نماز میت و… در روستا تا پایان عمر شریف خود در این مسیر تلاش خالصانه نمود.

در دوران دفاع مقدس با آنکه از کهولت سن برخوردار بود، برای انجام وظیفه ی تبلیغ از طریق جهادسازندگی به جبهه اعزام شدند.

فرزند بزرگوارش ، محمد حسن که در دوران مبارزه با رژیم طاغوت در یکشنبه خونین مشهد در ۱۰ دیماه ۱۳۵۷ مورد اصابت گلوله دژخیمان قرار گرفت و پایش از زانو قطع شده بود ، در دوران دفاع مقدس نیز در جبهه حضور داشت و در سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی حاج عمران به فیض شهادت نایل آمد و آسمانی شد.

حجت الاسلام شیخ احمد موقنییان در اواخر عمر با برکتشان پس ازگذران چند سال بیماری در مهرماه ۱۳۸۸ ش به لقای جانان شتافت ودر روستای کلاته رودبار به خاک سپرده شد.

,,روحش شاد و یادش گرامی باد.,,

زندگینامه ابوالشهید ، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اکبر سلطانی

حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت دامغان

133

زندگینامه ابوالشهید ، مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اکبر سلطانی

علی‌اکبر سلطانی، فرزند محمّدرضا، سال ۱۳۱۲ش دیده به جهان گشود. دروس مکتب خانه را نزد مرحوم قاضی و فاضل در تویه دروار(روستای تویه) دامغان فراگرفت و سپس برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه مشهد شد.

دروس مقدّمات و سپس دروس سطح را نزد حضرات آیات: شیخ میثم مهدوی‌ نیشابوری، شیخ محمّد مدنی‌ گنابادی ، ادیب نیشابوری ، شیخ کاظم مهدوی‌ دامغانی ،شیخ علی اکبر علیزاده ، حاج میرزا احمد مدرسی ، شیخ هاشم قزوینی ، صدرزاده و میلانی فراگرفت. وی مدتی با مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای مدظله العالی همکلاسی و همدوره بودند.

در سال ۱۳۳۶ش به تویه‌دروار برگشت و به تبلیغ و اقامة نماز جماعت پرداخت.

در دوران رژیم طاغوت، بخاطر مقاومت و دفاع از حق مردم در ممانعت انتقال آب تویه دروار به جاهای دیگر ، عوامل رژیم این مسئله را سیاسی قلمداد نمودند و او را به مدت ۲ ماه به نهاوند تبعید کردند.

در دوران اوج خفقان رژیم منحوس پهلوی، در خفاء عده ای را با نهضت امام خمینی رحمت الله علیه آشنا می نمود و نسبت به توزیع اطلاعیه های حضرت امام(ره) در بین مردم همکاری می کرد.

ایشان طی دو مرحله در جبهه و در جمع جهادگران دامغانی حضور پیدا کردند و فعالیت های فرهنگی تبلیغی در بین نیروهای رزمنده داشتند.

فرزند ایشان ، طلبه بسیجی شهید محمود سلطانی در سال ۱۳۶۰ به فیض شهادت نائل آمد و ارتفاعات بازی دراز منطقه سرپل ذهاب مفقود الاثر شد.

حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اکبر سلطانی سالها با کمیته امداد امام خمینی برای خدمت رسانی به محرومان همکاری نمود و به مدت سه سال نیز دفتر عقد و ازدواج داشت.

روحانی ثابت در دهستان تویه دروار بود که دارای پنج روستا را تحت موشش داشت. او در منبر و روضه خوانی توانا بود.

این روحانی مجاهد پس از عمری خدمت عاشقانه در راه خالق متعال ، در شب عرفه در سال ۱۳۹۲ ش دارفانی را وداع گفت و در امامزاده روستای تویه به خاک سپرده شد.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

زندگینامه ابوالشهید ، روحانی مجاهد حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد افضلی

حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت دامغان

134

زندگینامه ابوالشهید ، روحانی مجاهد حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد افضلی

شیخ محمد افضلی فرزند علی ، سال ۱۳۱۸ش در دهستان تویه دروار دامغان (تویه) به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی خود را در مکتب خانه و مدرسه همان روستا به اتمام رساند.

مدتی کمک کار پدر در امور کشاورزی بود و در سن حدود ۱۹ سالگی برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه دامغان و در مدرسه موسویه به مدت ۵ سال از محضر اساتید گرانقدر این حوزه حضرات آیات: نصیری ، ترابی ، عالمی و خدایی بهره برد.

سپس برای ادامه تحصیل به شهر مقدس مشهد هجرت نمود و در جوار مضجع نورانی حرم با صفای حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام در مدرسه میرزا جعفر رحل اقامت گزید.

در مدت ۱۴ سال حضور در حوزه مشهد دروس ادبیات ، فقه و اصول را در محضر اساتید عظام: ادیب نیشابوری ، هاشمی ، سبزواری و… تلمذ نمود. اوائل سال ۱۳۵۷ش برای نشر معارف بلند اسلام ناب و مکتب اهل بیت علیهم السلام به شهرستان شاهرود هجرت نمود.

آن ایام مصادف بود با قیام همه جانبه مردم علیه پلیدی های رژیم منحوس پهلوی که ایشان نیز در تظاهرات های مردم در شهرستان شاهرود شرکت می نمود.

این روحانی مجاهد در دوران دفاع مقدس طی چند مرحله به جبهه اعزام شد و در مناطق عملیاتی خرمشهر ، مناطق سرپل ذهاب و غرب کشور در جمع رزمندگان حضور پیدا کرد. ایشان ۶ ماه سابقه حضور در جبهه را در کارنامه ایثارگری خود به ثبت رسانده است.

فرزند ایشان ، دانشجوی بسیجی شهید علی افضلی طی دو مرحله مجروح و در سال ۱۳۶۵ در پنجوین عراق شربت شهادت نوشید و آسمانی شد. مزار مطهر این شهید در شاهرود می‌باشد.

حجت الاسلام و المسلمین افضلی برای تبلیغ در ایام ماه مبارک رمضان و محرم به روستاهای شاهرود ، دامغان و برخی مناطق مازندران سفر نموده است.

همچنین ۱۳ سال در لشکر ۵۸ تکاور ارتش در شاهرود به تبلیغ و تدریس دروس معارف اسلامی مبادرت داشته است.

ایشان در درس خارج فقه مرحوم آیت الله نجفی ، مرحوم آیت الله اشرفی و حجت الاسلام والمسلمین امینی به مدت ۶ سال در شاهرود شرکت می نمود. وی امام جماعت مسجد امام حسین علیه السلام شاهرود نیز می باشد.

این روحانی فاضل در عرصه پژوهش نیز فعال بوده که آثار و تالیفات چاپ شده ایشان عبارتند از:
۱. بوستان افضلی در دو جلد؛
۲. عرشیان(چهارده معصوم علیهم السلام )؛
۳. نکته های قرآنی.
آثار دیگر از ایشان آماده چاپ می باشد.

زندگینامه ابوالشهید مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ مصطفی فرحزاد

زندگینامه ابوالشهید مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ مصطفی فرحزاد

مصطفی فرحزاد فرزند مرحوم غلامرضا، سال ۱۳۱۱ش در روستای غنی آباد شهرستان دامغان چشم به جهان گشود.

تحصیلات خود را در نوجوانی از مکتب خانه در روستای محمدآباد آغاز نمود. بعداز آن وارد حوزه علمیه شهرستان دامغان گردید و به مدت ۲ سال دروس مقدمات را در محضر اساتید حوزه علمیه دامغان از جمله: مرحوم آیت االله خدایی ، مرحوم شیخ اسحاق طاهریان ، مرحوم آیت الله میرزا آقا ترابی و … بهره مند شد.

سپس برای ادامه تحصیل به مشهد مقدس مهاجرت و در مدرسه علمیه دو درب در جوار مضجع شریف و نورانی حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام سکنی گزید و دروس سطح و خارج فقه و اصول را به مدت ۱۵ سال از اساتید مبرزی ازجمله: مرحوم آیت الله میلانی ، مرحوم آیت الله دامغانی ، مرحوم آیت الله آقا زاده و مرحوم آیت الله شیخ هاشم قزوینی بهره جست.

ایشان در دوره ای نیز همدرس حضرت آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری (حفظه الله) بودند و حضرت آقا در اوایل انقلاب هنگام عبور از دامغان با ایشان ملاقات می کردند.

این روحانی فاضل مدتی در مشهد به تدریس نیز اشتغال داشته است. وی به توصیه آیت الله شیخ محمد کاظم دامغانی در سال ۱۳۴۰ش به شهر دامغان بر می گردد و به عنوان یکی از منبری های خوب و مسط بر حدیث در شهرستان مطرح می شود تا جایی که مرحوم کربلایی سید طاهر شاهچراغی در مورد ایشان فرموده بودند 《کمتر طلبه هایی هستند که مثل ایشان مسلط بر حدیث باشند》.

ایشان در دوران مبارزه با رژیم طاغوت فعالیت های گسترده ای علیه رژیم پهلوی از جمله سخنرانی هایی در جهت آگاه سازی مردم انجام داده بودند تا جایی که اسم ایشان در اسناد ساواک موجود است و حتی چند مرتبه برای بازجویی دستگیر شده بودند. وی با چهره های انقلابی و اثر گذار شهر از جمله مجاهد شهید موسوی دامغانی و شهید حاج سید حسن شاهچراغی در آن دوران مراوده داشت.

این روحانی فاضل در دوران دفاع مقدس سفرهای تبلیغی به جبهه داشته و برای سرکشی از رزمندگان به مناطق عملیاتی و به خطوط مقدم می رفتند.

علاوه بر آن فرزندانش را به جبهه های نبرد فرستاد که محمد یکی از فرزندانش در تک دشمن در فرودین ۱۳۶۷ش در ماووت عراق درسن ۲۱ سالگی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

این روحانی مجاهد بعداز جنگ نیز فعالیتهای تبلیغی خود را در روستاهای ورکیان، غنی آباد و زرگرآباد دامغان ادامه داده و در مسجد تاریخانه شهر به اقامه جماعت و منبر می پرداخت.

علاوه بر انجام رسالت تبلیغی خود ، در روستای غنی آباد به کار باغداری و کشاورزی می پرداخت و از آن امرار معاش می کرد.

مرحوم حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد در سال۱۳۸۶ش به فرزند شهیدش در جوار حق پیوست و در زادگاهش روستای غنی آباد دامغان به خاک سپرده شد.
روحش شاد.

زندگینامه عالم جلیل القدر ابوالشهید مرحوم حاج شیخ محمد باقر آذری

🔹 حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت دامغان

197

زندگینامه عالم جلیل القدر ابوالشهید مرحوم حاج شیخ محمد باقر آذری

محمد باقر آذری فرزند حاج محمد ، سال ۱۳۸۷ش در دامغان دیده به جهان گشود.

《کتوم بودن》 از ویژگی های بارز ایشان بود و بر همین اساس اطلاعات دقیقی از وضعیت تحصیلی ایشان در حوزه در دست نمی باشد.
دوران خدمت سربازی ایشان در تهران و در زمان رضا شاه بوده است. در آن دوران مسئولیت هایی از سوی فرماندهان به ایشان پیشنهاد می شد اما وی از پذیرش آن سر باز می زد.

بعد از پایان خدمت سربازی در حدود سال ۱۳۰۸ش ، زمانی که رضا خان شرایط بسیار سختی را بر حوزه ها حاکم کرده بود و بعضا حوزه را از دست علماء خارج نموده و طلبه ها عمدتا از حوزه خارج شده بودند، ایشان به عشق پاسداری از حریم دین و مکتب اهل بیت علیهم السلام وارد حوزه علمیه می شود.

از بیان خاطراتی که از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری نقل می کردند بر می آید که ورود ایشان به حوزه علمیه قم بوده و از اساتید مبرز و صاحب نفس آن حوزه کسب فیض نموده است.

مراحل سیر و سلوک عرفانی را نیز از محضر اساتیدی چون آقا میرزا مهدی اصفهانی بهره بردند که از جمله شاگردان صاحب نام آقا میرزا مهدی در حوزه مشهد مرحوم میرزا هاشم قزوینی ، حاج شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله حاج شیخ کاظم دامغانی می باشد.

سه مدرسه علمیه دامغان شامل مدرسه حاج فتحعلی بیک ، مدرسه مطلب خان و مدرسه موسویه تحت اشغال رژیم رضاخانی بود. مرحوم آیت الله میرزا آقای ترابی بزرگ پس ورودشان به دامغان در شهریور ۱۳۲۰ش ، مدرسه موسویه《مدرسه آقا》را در گام اول با حمایت مردم و همراهی برخی از علماء آن زمان شهر مانند مرحوم آیت الله عالمی در اردیبهشت سال ۱۳۲۴ش از دست رژیم آزاد می نماید. مرحوم حاج آقای آذری نیز برای اداره امور حوزه در کنار ایشان قرار می گیرد و امور مالی و اجرایی حوزه به ایشان سپرده می شود.

وقتی طلبه ای از مشکلات حوزه گلایه می کرد مرحوم میرزا آقای ترابی می فرمودند:《من اداره حوزه را به دست آقای آذری سپردم که همه قبولش دارند》.‌لذا این عالم عارف مورد وثوق همه بوده است.

مرحوم حاج شیخ محمد باقر آذری در دامغان مسئول اخذ وجوهات و نیز ارتباط با قم برای دریافت کمک هزینه بوده که بتواند با آن هزینه های جاری حوزه و شهریه طلاب را پرداخت نماید. در دستخطی که در منزل ایشان بوده از سوی مرحوم حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی آمده که:《در این زمان که وضع مالی مردم خوب نیست و ما هم در اداره حوزه در مضیقه هستیم اما نخواستم طلاب دامغان را فراموش کرده باشم لذا مبلغ هزار تومان فرستادم تا بین طلاب دامغان تقسیم شود》.

از خطیب شهیر و عالم پارسا و نام آشنای شهر دامغان مرحوم کربلایی سید طاهر شاهچراغی نقل هست که فرمودند:
《وقتی ما برای آغاز درس طلبگی وارد حوزه علمیه دامغان شدیم ،آن حوزه از سه شخصیت برجسته برخوردار بود ؛ مرحوم آیت الله میرزا آقای ترابی ، مرحوم حاج شیخ غلامحسین خیری و حاج شیخ محمد باقر آذری》.

حاج شیخ محمد باقر آذری ، این عالم پرهیزکار از همان آغاز نهضت با امام خمینی رحمت الله علیه آشنا شده و به اطرافیان همواره از ناسالم بودن راس حکومت و شاه سخن می گفت و بیان می کردند که باید راس حکومت عوض شود و انسانی سالم و پاک هدایت جامعه را بر عهده گیرد. در سال ۱۳۴۲ش وقتی عکس امام خمینی (ر ه) را به دامغان می آورند و از ترس عوامل رژیم بدنبال جایی برای پنهان کردن آن می گشتند مرحوم حاج آقای آذری عکس را تا مدتی در منزلشان نگهداری کردند.

با شروع حرکت های انقلابی در شهر دامغان ایشان همواره موید جریان انقلاب بوده و در تظاهرات های مردم دامغان علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت می نمود. برخی از انقلابیون نیز برای برنامه ریزی مقابله با رژیم طاغوت از ایشان مشورت می گرفتند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از حامیان و همراهان انقلاب بوده و در جواب کسانی که نسبت به مشکلات آن زمان همانند صف های طولانی نفت گلایه می کردند دائما می فرمودند: حالا کار درست شد و فرمان حرکت این مملکت بدست انسانی با تقوا قرار گرفت که مسیر را بدرستی طی می کند ، مهم رهبری کشور بود که درست شده است مابقی مسائل حل می شود.

در تنفیذ حکم ریاست جمهوری بنی صدر ، که هنگام گرفتن حکم از دست امام رفتار مناسبی نداشت ایشان نسبت به این رفتار بنی صدر انتقاد می کرد و آینده ناخوشایندی را برای وی می دید. اما در تنفیذ حکم ریاست جمهوری مقام معظم رهبری مدظله که حکم را از امام دریافت نمودند آینده درخشانی را برای ایشان می دیدند.

در دوران دفاع مقدس فرزند برومندش شهید محمد حسن آذری در بهمن ۱۳۶۱ش در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه فکه از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به مقام عظمای شهادت نائل آمد.

این عالم پارسا در حوزه علمیه دامغان به تدریس معالم ، لمعتین ، مکاسب و… اشتغال داشته است.

بعد از فوت مرحوم آیت الله خدایی ، امامت جماعت مسجد عالمی واقع در اول محله امام دامغان را به مدت ۱۵ سال برعهده داشت و مقید بود هر شب بعد از نماز عشاء چند دقیقه ای برای مردم صحبت کند.

این عارف بالله در سال ۱۳۷۰ش دعوت حق را لبیک گفت و در جوار مضجع نورانی و با صفای حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام در صحن قدس حرم به خاک سپرده شد.

زندگینامه روحانی مجاهد ابوالشهید مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید جعفر تقوی

🔹 حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت دامغان

214

زندگینامه روحانی مجاهد ابوالشهید مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید جعفر تقوی

سیدجعفر تقوی فرزند خطیب شهیر منطقه دامغان مرحوم حاج سید باقر تقوی ، سال ۱۳۱۳ش در روستای فرات دامغان به دنیا آمد.

پس از فراگیری خواندن و نوشتن برای سربازی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وارد حوزه علمیه دامغان شد و در مدرسه حاج فتحعلی بیک سکنی گزید. دروس مقدمات را در محضرمرحوم آیت الله میرزا آقاترابی ، مرحوم آیت الله عالمی و…شاگردی نمود.

برای ادامه تحصیل به شهر مقدس مشهد هجرت نمود و در جوار مضجع نورانی و با صفای ثامن الحجج حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام رحل اقامت گزید و از اساتید آن حوزه کهن مدتی بهره برد. ایشان پس از ازدواج برای تبلیغ معارف بلند اسلام ناب و مکتب اهل بیت علیهم السلام به تهران هجرت نمود و ساکن آنجا شد.

مرحوم حجت الاسلام والمسلمین تقوی در سنگر امامت جماعت مسجد جابری منطقه ۱۴ به تبلیغ دین و نشر احکام الهی مشغول و در شمار روحانیون تهران فعالیت می نمود.

در دوران مبارزه با رژیم طاغوت اهالی محله شکوفه و نماز گزاران مسجد جابری را برای شرکت در تظاهرات ها علیه رژیم منحوس پهلوی تهییج و همراهی می نمود و امضای ایشان را می توان در پای اطلاعیه های جمعی از روحانیون تهران علیه جنایات رژیم آمریکایی پهلوی قبل از پیروزی نهضت مشاهده نمود.

این روحانی مجاهد در دوران دفاع مقدس طی دو مرحله اعزام به جبهه همراه نیروهای رزمنده تهران در مناطق عملیاتی جنوب بعنوان روحانی و مبلغ حضور داشته است.

فرزند ایشان شهید سید حسین تقوی متولد سال ۱۳۴۵ش در منطقه عملیاتی فاو در سال ۱۳۶۵ش به فیض عظمای شهادت نائل آمد و مزارش در بهشت زهرا تهران زیارتگاه عاشقان شهید و شهادت است.

تاسیس صندوق قرض الحسنه و درمانگاه امام مجتبی عليه السلام و تاسیس هیئت دامغانی های مقیم تهران با مرکزیت منطقه شوش از باقیات الصالحات و آثار به یاد ماندنی این روحانی گرانقدر است.

این روحانی محجوب بر اثر تصادف در سال ۱۳۶۱ش به رحمت الهی واصل گردید و در بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد.

کتابخانه ایشان که دارای کتب فراوانی بوده پس از فوت به مدرسه عالی شهید مطهری اهداء شد.

روحش شاد و همنشین اجداد طاهرینش باد.

زندگینامه ابوالشهید حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید مسیح شاهچراغی (ره)

حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت دامغان 8⃣1⃣

🔹زندگینامه ابوالشهید حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج سید مسیح شاهچراغی (ره)

حاج سید مسیح شاهچراغی، فرزند مرحوم سید حسن، در سال ۱۳۰۲ هجری شمسی در روستای حسن آباد شهرستان دامغان به دنیا آمد. در سن یازده سالگی وارد مدرسه روستای صلح آباد و فرات شده و تحصیلات کلاسیک را تا کلاس سوم ابتدائی ادامه داد.

این نوجوان با استعداد و خوش قریحه پس از مدتی اشتغال به کار، سرانجام در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی و در سن بیست و هشت سالگی وارد حوزه علمیه دامغان شد و با پشتکار و تلاش مجدانه در امر یاد گیری علوم دینی توانست از محضر آیات، مرحوم میرزا آقا ترابی، مرحوم میرزا آقا عالمی، مرحوم شیخ محمد رضا خدائی و مرحوم شیخ گل محمد نصیری استفاده نموده و همزمان با آغاز تحصیل، کار تدریس در حوزه علمیه دامغان را دنبال نماید.

ثمره نیم قرن خدمت خالصانه این عالم ربانی ، تربیت و پرورش شاگردان بی شماری گردید که هم اینک در حوزه علمیه قم و یا در مناصب مختلف، مشغول به خدمت می باشند.

از دیگر خدمات این روحانی وارسته ، حضور شجاعانه و مسئولانه در صحنه های مختلف انقلاب اسلامی می باشد. این بزرگوار ضمن تبدیل منزل خویش به پایگاه اصلی مبارزه مردم انقلابی و مؤمن دامغان علیه رژیم ستمشاهی و نیز تأسیس کانون جوانان دامغان، اقدام به تربیت و ارتقاء فکری و اعتقادی چهره های انقلابی و مبارز می کند و نقش بی بدیلی در رهبری مبارزات مردم این دیار بر عهده می گیرد، تا جایی که اغلب انقلابیون دامغان را می توان پرورش یافتگان جلسات ایشان برشمرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز در سنگر دفاع از آرمان های انقلاب، ایستادگی و دفاع از اصل مترقی ولایت فقیه و حمایت از حضرت امام خمینی (ره) و رهبری معظم انقلاب، در صحنه های مختلف، هم چون دفاع مقدس، حضوری فعال و تأثیرگزار ایفا نمود که تقدیم فرزند عالم و برومند خویش، روحانی انقلابی و مجاهد، شهید سید حسن شاهچراغی (نماینده مردم دامغان در مجلس شورای اسلامی و سرپرست مؤسسه کیهان) سندی گویا و روشن از اخلاص این عالم وارسته می باشد.

ساده زیستی و زندگی زاهدانه ، خُلق نیکو، سعه صدر، ادب، جود و بخشش، کمک به مستمندان، مردم داری و تهجدهای طولانی شبانه از دیگر ابعاد شخصیتی ایشان می باشد.

این بزرگوار از آیات عظام امام خمینی، گلپایگانی، اراکی، صافی گلپایگانی، فاضل لنکرانی(رحمهم الله علیهم) و مکارم شیرازی( حفظه الله)، دارای اجازاتی در امور حسبیه و شرعیه بوده و سالیان متمادی در مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام محله خوریا شهرستان دامغان به اقامه نماز جماعت مشغول بوده اند.

از حجت الاسلام و المسلمین سید مسیح شاهچراغی آثار مکتوب فراوانی، در زمینه گردآوری احادیث و نیز اشعار مذهبی به یادگار مانده است که از بین این آثار، کیمیای حکمت ، سیلاب اشک ، مجموعه اشعار ، از مدینه تا مدینه و چهل ترکیب بند عاشورایی به چاپ رسیده است.

این روحانی جلیل القدر پس از عمری بندگی خالصانه، سرانجام در بیست و چهارم دی ماه سال هزار و سیصد و نود و یک هجری شمسی به دیار باقی شتافت.

زندگینامه ابوالشهید حضرت آیت الله سید محمود ترابی (دامت برکاته)

حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت دامغان 6⃣

زندگینامه ابوالشهید حضرت آیت الله سید محمود ترابی (دامت برکاته)

آیت الله حاج سید محمود ترابی فرزندحجت الاسلام حاج سید حسین در 22 تیر 1319 شمسی در دامغان دیده به جهان گشود. پدرش در شمار عالمان دینی، واعظی مشهور و سرپرست و مدرس حوزه علمیه دامغان بود.
پس از تحصیلات ابتدایی در سال 1334 شمسی وارد حوزه علمیه دامغان شد و دروس مقدماتی و لمعتین را نزد پدر و حضرات آیات: محمد رضا خدایی، تقی قادری، و گل محمد نصیری فرا گرفت.

سال 1343 شمسی رهسپار قم شد و سطح عالی را در محضر حضرات آیات مصطفی اعتمادی، جعفر سبحانی، حسین نوری همدانی، محمد فاضل لنکرانی، سید محمد باقر سلطانی، علی مشکینی و ابوالقاسم خزعلی به پایان رساند. آنگاه به مدت 7 سال در درس خارج فقه و اصول حضرات آیات مرتضی حائری، سید محمد محقق داماد و محمدرضا گلپایگانی شرکت کرد.

او از سال 1358 شمسی در حوزه علمیه دامغان و از سال 1365 شمسی در دانشگاه آزاد اسلامی دامغان به تدریس پرداخته است. وی از آیت ا… العظمی محمد فاضل لنکرانی (ره) اجازه نقل حدیث و از حضرات آیات امام خمینی (ره)، سید ابوالقاسم خویی (ره)، سید محمدرضا گلپایگانی (ره)، محمد علی اراکی (ره)، محمد فاضل لنکرانی (ره)، ناصر مکارم شیرازی، سید علی خامنه ای، محمد تقی بهجت (ره) و لطف ا… صافی گلپایگانی اجازه حسبیّه دارد.

مقاله هایی در زمینه دشمن شناسی، آسیب شناسی، طهارت اهل کتاب و تقریرات درس اصول و فقه از آثار مکتوب اوست.

این استاد اخلاق در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی با اجرای برنامه های تبلیغی، پخش اطلاعیه های امام (ره)، شرکت در راهپیمایی های متعدد مانند 11 محرم 1357 شمسی و حمایت از آیت ا… ابوالقاسم خزعلی و دیگر روحانیون که به دامغان تبعید شده بودند، به فعالیت پرداخت و به وسیله نیروهای ساواک بازداشت شد. تشکیل کمیته انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 شمسی و رسیدگی به امور مردم و موقوفات از دیگر فعالیت های او بود.

در دوران دفاع مقدس به تبلیغ برای کمک و اعزام نیرو به جبهه ها پرداخت و خود نیز بارها در جبهه ها حضور یافت. اگرچه بخاطر کهولت سن شرایط فعالیت در خط مقدم را نداشت ولی حضور متواضعانه این پدر معنوی در کنار رزمندگان اسلام مایه دلگرمی و نشاط بود.
نصایح سودمند و سخنان ساده و دلنشین ایشان در قبل از عملیاتها در جمع دلاورمردان جنگ تحمیلی ، همواره در ذهن و فکر رزمندگانی که از قافله شهادت جا مانده اند نقش بسته است و هرگز فراموش نمی شود.

فرزندش سید محمد علی ترابی در سال 1363 شمسی در پانزده سالگی به شهادت رسید و ابوالشهید بودن افتخار دیگری در زندگی او محسوب می شود.

در سال 1370 شمسی به امامت جمعه دامغان منصوب و همچنین ریاست هیئت امنای حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) را عهده دار شد. او از اعضای هیئت موسس صندوق قرض الحسنه قائم (عج) و صندوق قرض الحسنه وحدت است.
بیت و دفتر ایشان همواره ملجا و پناهگاه مستضعفین و محرومین جامعه بوده است و در بین اقشار مختلف جامعه ،به شخصیتی زاهد ، عابد ، عارف و عالم شناخته می شود.

احداث حوزه علمیه در دامغان، مسجد میرزا داوودی، کتابخانه مسجد جامع، تاسیس حوزه علمیه خواهران در شهر امیریه، احداث حوزه علمیه علی بن موسی الرضا (ع) در شهر مقدس قم، ساخت مصلی از خدمات ماندگار این عالم دینی است.

ایشان اینک پس از عمری مجاهدت و تلاش ، مسئولیت حوزه های علمیه برادران و خواهران شهرستان دامغان را که از اوایل انقلاب به عهده گرفته بود همچنان به دوش می کشد.